سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 3694

  بازدید امروز : 3

  بازدید دیروز : 5

من و یه دل عاشق

 
خوشا آن که خود را خوار انگاشت ، و کسبى پاکیزه داشت ، و نهادش را از بدى بپرداخت ، و خوى خود را نیکو ساخت و زیادت مالش را بخشید و زبان را از فزون گویى درکشید ، و شرّ خود را به مردم نرساند و سنّت او را کافى بود ، و خود را به بدعت منسوب نگرداند . [ مى‏گویم بعضى این فقره و آن را که پیش از آن است به رسول خدا ( ص ) نسبت داده‏اند . ] [نهج البلاغه]
 
نویسنده: امیر نژند ::: جمعه 85/7/28::: ساعت 7:13 صبح

دلم برای خودم

سوخت و خاکستر شد.

برای دلی که هیچ ظلمی نکرد و هیچ جفایی نکرد و هیچ کس را نیازرد.

اما خود ظلم و جفا دید و شکست و خرد شد

برای دلی که نمی دانست نباید دل ببندد

دلی که نمیدانست دل او عاشق دیگری است

میدانی خواستم نفرینت کنم ...

نفرینت کنم تا هر آنچه که روزی با من کردی بر سرت بیاید
اما نتوانستم...نتوانستم

 

بارها سعی کردم اما تا لبانم از هم باز شد دوباره مهر خاموشی بر آن خورد

آخر دلی که عاشق توست چگونه می تواند نفرینت کند ...

دلی که روزگاری برای تو می تپید
دوباره خواستم نفرین کنم اما اینبار او را.....او که تو عاشقش بودی....
اما گناه او چیست ؟؟؟؟

او هم عاشق آن نگاه شد اما تو او را می خواستی و من را نه!!

میدانی نه گناه توست نه گناه او

هر چه هست تقصیر دل من است

دلی که نمیدانست برای عاشق شدن باید قلبی عاشق را دید...

دلی که لحظه ای بی تو بودن را ندید
و حالا دیر زمانی است که تنهاست...

رفتی ..

خدایم پشت و پناهت باشد عزیزم
فراموشم کردی

خدا کند فراموش نشوی

شکستی

خدا کند نشکنی

تنهایم گذاشتی

خدا کند تنها نمانی

عاشقم کردی

کاش خدا میخواست و عاشقم میشدی


 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم


من و یه دل عاشق

امیر نژند
بعدا می نویسم
 

حضور و غیاب

 

اشتراک